ماجرای وبلاگ نویسی من

در آغاز درود بر شما

اول می خواستم اسم این پست رو بگذارم “نخستین تجربه وبلاگ نویسی من”! ولی یه خورده بیشتر که فکر کردم دیدم تا حالا چندین و چندبار اینجوری پست گذاشتم که مثلا این نخستین پست من و از این پس مرتب وبلاگ نویسی خواهم کرد.  ولی حتی به سه پست هم نرسیدم که نوشتن رو رها کردم و پس از مدتها دوباره خواستم این کار(وبلاگ نویسی) رو ادامه بدم با این امید که مداوم و پیوسته باشه. البته مهمتر از پیوسته بودن، ارزشمند بودن نوشته های وبلاگ هستش. جوری که شما بخونید و خوشتون بیاد و آخرش نگید که…!

بگذریم، راستش من از اون دسته آدمایی هستم که همیشه الکی سر خودشون رو شلوغ می کنن و همزمان میخوان از پس چندین کار با هم بربیان. شاید این عادت خوبی نباشه ولی به هرحال هرچند خودم هم راضی نیستم ولی اینجوری پیش میره دیگه. مثلا همین الان ممکنه یه چیزی به ذهنم برسه که از وبلاگ نویسی مهمتر باشه، اونوقت شاید تا مدتها سراغ نوشتن نیام! باز هم بگذریم. بهتره این پست نخست رو زیاد کش ندم همینجا ازتون خداحافظی کنم تا پست های دیگر.

خدانگهدار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *